دانــــــلـود تــوحـــــــــید

مـــــرکز دانلود اهـل سنــــت بلـــوچستـــان

غدیرخم

Wednesday, 22 Dey 1395، 06:14 PM

آیا در روز غدیر هوا گرم بود؟

ماجرای غدیر در روز ۱۸ ذی الحجۀ سال ۱۰ هجری پیش آمد؛ اگر تقویم ها را ورق زده و به عقب برگردیم خواهیم دید که روز غدیر دقیقاً با ۲۸ اسفند مصادف خواهد بود ، یعنی انتهای فصل زمستان!!
مرجع تقلید شیعه “مکارم شیرازی” در کتاب “مفاتیح نوین” خودشان می نویسند:
«عید نوروز:مرحوم «علاّمه مجلسى» در کتاب «زادالمعادص۵۲۸-۵۳۰» مى گوید:
به سندهاى معتبر از «معلّى بن خنیس» نقل شده است که در روز «نوروز» به محضر امام صادق(علیه السلام) شرفیاب شدم. حضرت به من فرمود: آیا این روز را مى شناسى؟ گفتم: فدایت شوم! این روزى است که ایرانیان آن را بزرگ مى شمارند، و در این روز براى یکدیگر هدایا مى فرستند. امام(علیه السلام) فرمود: …..در این روز، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به اصحاب خود امر کرد که با على(علیه السلام) به عنوان امیرمؤمنان بیعت کنند (اشاره به این است که روز عید غدیر مصادف با نوروز بوده است).» (مفاتیح نوین _ مکارم شیرازی ص۸۸۲ چاپ چهارم سال ۱۳۸۵)
و اینچنین نیز آمده است: «ابن فهد الحلی ، عن المولى السید المرتضى العلامه بهاء الدین علی بن عبد الحمید النسابه بإسناده إلى المعلى بن خنیس ، عن الصادق ( علیه السلام ) : إن یوم النیروز هو الیوم الذی أخذ فیه النبی ( صلى الله علیه وآله وسلم ) لأمیر المؤمنین ( علیه السلام ) العهد بغدیر خم فأقروا له بالولایه فطوبى لمن ثبت علیها والویل لمن نکثها …» =«نوروز روزی است که پیامبر(ص) از مردم برای امیرمومنان(ع) در غدیر خم پیمان ولایت گرفت ومردم آن را پذیرفتند، خوش به حال کسی که بر آن پیمان ثابت بماند، وای بر کسی که آن عهد را بشکند….»(موسوعه أحادیث أهل البیت (ع)ج۱۱ ص۴۳۹ ، شیخ هادی نجفی_بیروت؛ وسائل الشیعه (آل البیت) ج ۸ ص۱۷۳ ، حر عاملی _قم ؛ حدائق الناظره ج۴ ص۲۱۵ ،محقق بحرانی _قم و…..)
حال کدام آدم عاقلی است که بگوید “۲۸ اسفند” یا ” اول فروردین” روز گرمی است؟

------------------------------

   قسمت دوم

  • پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم سپاهی را به فرماندهی خالد بن الولید به یمن فرستاد و غنائم زیادی بدست آوردند. پیامبر صلی الله علیه وسلم علی بن ابی طالب را فرستاد تا خمس غنائم را اجرا کند و بقیه را تقسیم نماید. او از این کار فارغ شد در حالی که خسته به نظر می‌رسید.
    بریده می‌گوید، گفتیم ای ابالحسن این چیست؟ گفت: این جاریه به نام وصیفه جزو اسراء بود که در تقسیم به سهم اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وسلم و سپس به سهم خانواده علی رسید. خالد بن الولید در نامه‌ای ماجرا را برای پیامبر صلی الله علیه وسلم نوشت.
    علی از یمن خارج شد. همراهان از او خواستند تا شتران خودشان را استراحت بدهند و بر شتران به غنیمت گرفته شده سوار شوند. علی رضی الله عنه آنان را منع کرد. سپس علی جانشینی برای خود تعیین کرد و خودش زودتر رفت تا به مراسم حج (حجه‌الوداع) برسد. جانشین علی رضی الله عنه به هر یک از همراهانش لباسی از کتان داد و به آنان اجازه داد تا بر شتران به غنیمت گرفته شده سوار شوند. علی رضی الله عنه بعد از فارغ‌شدن از حج نزد آنان بازگشت و لباس و شتران را از افراد گرفت و بر نائبش خشمگین شد و او را بر کارش سرزنش کرد. گلایه و شکایت در میان سپاه ظاهر شد و با علی به مخالفت پرداختند و هنگام رسیدن به پیامبر صلی الله علیه وسلم شکایت خود را از رفتار علی اعلام کردند بدین ترتیب در میان همراهان پیامبر صلی الله علیه وسلم بحث علی و شاکیانش منتشر شد. و سخن علیه علی رضی الله عنه نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم افزایش یافت.
    بریده می‌گوید: وقتی نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم رسیدم از کار علی رضی الله عنه انتقاد کردم و اشکالات او را گفتم، تا اینکه دیدم چهرة پیامبر صلی الله علیه وسلم تغییر کرد. و فرمود: «آیا من از خود مؤمنین نسبت به آنان اولی نیستم» گفتم: بلی سپس فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه».
    پس پیامبر صلی الله علیه وسلم در میان ما بلند شد و فرمود: «ای مردم از علی شکایت نکنید. قسم به خدا او باتقواتر از آن است که از او شکایت شود».
    زید بن ارقم رضی الله عنه می‌گوید: «روزی در جایی بین مکه و مدینه به نام «خم» پیامبر در میان ما ایستاد و حمد و سپاس خدا را به جا آورد و پس از مقداری وعظ و تذکر فرمود: «ای مردم من بشری مانند شما هستم و ممکن است هر لحظه به دعوت ملک الموت جواب دهم ولی من دو چیز گرانبار را در میان شما باقی می‌گذارم: یکی کتاب خدا که در آن هدایت و نور است، پس آنرا بگیرید و به آن تمسک کنید». و ما را نسبت به قرآن ترغیب و تشویق کرد و در ادامه فرمود: «و دومی اهل بیت من هستند،


  • چرا پیامبر واضح و قاطع نفرمودند:علی پس از من، اولین خلیفه و یا جانشین بلافصل من است؟ ‎چرا پیامبر صلی الله علیه وسلم پس از آن جمله معروف در غدیر خم به طور روشن، واضح و قاطع نمی‌فرمایند: علی(ع) پس از من، اولین خلیفه و یا جانشین بلافصل من است و از کلمه مولی که دارای ۲۷ معنی مختلف است استفاده می‌کنند زیرا مسلم بوده این موضوع به هر طریق توسط عده ای زیر سئوال می رود و در آن ایجاد شک و شبهه می شود و جای آن داشته که موضوع دقیقا تفهیم شود با عباراتی نظیر اینکه:

    ‎(علی جانشین و اولین خلیفه بلافصل پس از من و تعیین شده از سوی خداست) و در ادامه نیز صحبت از دوستی و دشمنی (وال من والاه و عاد من عاداه‌) است و از کلماتی که اشاره به مبادی حکومتی دارد مانند: خلافت،‌ جانشینی، ریاست، امارت و… خبری نیست.
    ‎همچنین به جای سخن از دوستی و دشمنی باید سخن از پیروی و تبعیت و اطاعت باشد زیرا در موارد حکومتی، مردم باید از حاکم اطاعت کنند و نه اینکه او را دوست داشته باشند. و اگر معتقد باشیم بیعت (‌خلافت‌) باید با دوستی همراه باشد و دوستی لازمه بیعت است پس آیا بیعت حضرت علی (ع) با خلفاء نیز مبتنی بر دوستی بوده است؟ خداوند در قرآن در آیه مربوطه: [یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکُمْ] {النساء:۵۹}: دوبار می‌فرماید: (اطاعت کنید) یعنی لازمه حکومت اطاعت مردم است. ولی پیامبرصلی الله علیه وسلم در ادامه سخنان خود می‌فرمایند: خدایا دوست داشته باش دوست او را و دشمن باش با دشمن او… چرا طبق آیات الهی به جای سخن از اطاعت، سخن از دوستی و دشمنی است؟
    ‎ یعنی باید می فرمودند: خدایا دوست داشته باش هرکه او را اطاعت کند و دشمن باش هر که از او سرپیچی یا مخالفت کند.
    ‎پیامبرصلی الله علیه وسلم به صورت واضح و صریح و به صورت عملی طی ۲۳ سال، روش خواندن نماز و سایر آداب و رسوم اسلام را به مردم یاد داد با اینهمه میان فرق و مذاهب اسلامی اینهمه تفاوت در برگزاری این امور مشاهده می‌شود. چگونه ممکن است در مورد امری که صددرصد می تواند اختلاف برانگیز باشد (خلافت و جانشینی) ایشان از کلمه ای (مولی) استفاده کنند که دارای ۲۷ معنی مختلف است و به صورت شفاف بیان نفرمودند که علی اولین خلیفه و جانشین بلافصل من است


95/10/22
ابوحنظله امراء

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی