نقش صحابه در عرصه تاریخ
Monday, 13 Dey 1395، 09:26 PM

چرا صحابه وارثان پیامبر -صلی الله علیه وسلم- شدند؟
صحابه امتی بودندکه همزمان با رسول خدا -صلی الله علیه وسلم- می زیستند و به او ایمان آوردند و در اجراء رسالتش با او شریک گشتند. صحابه معصوم نبوده اند و ممکن بود خطایی ازآنها سرزند و برهیچ کدام آنها وحی نازل نگشت، اما آنها تربیت یافته بهترین مکتب اسلامی و فکری جهان و بهترین معلم تاریخ بودند. این بود که از میان مشتی انسان های بی فرهنگ، جاهل، بی سواد و وحشی، که جز ریختن خون یکدیگر کار دیگری نداشتند، امتی پدید آمد که زهد و تقوی و انسانداری آنها در طول تاریخ بی نظیر بود. پیامبر اسلام -صلی الله علیه وسلم- برای اینکه بتواند آنها را با عقاید و اصول شریعت اسلامی آشنا کند، همواره در میان آنها حضور داشت، و آیات قرآن را که تازه به وی وحی شده بود، برای آنها می خواند و سخنان خود را (حدیث) برای آنها بازگو می نمود. با اندکی دقت مشخص خواهد شدکه رفتار صحابه بعد از رحلت پیامبر اسلام -صلی الله علیه وسلم-، ابتدا در زمان حیات او و به فرمان او توسط صحابه اجراء می شد، تا آنها بتوانند درنبود آن حضرت، رسالت اسلام را ادامه دهند. پیامبر – صلی الله علیه وسلم- درجنگهایی که خود در آن حضور نداشت، هر بار یکی از صحابه را بعنوان فرمانده سپاه بر می گزید، و در جنگهایی که خود در آن حضور داشت، هر بار یکی را بعنوان رئیس و سرپرست شهر انتخاب می نمود. آن حضرت گروههایی از صحابه را به سرپرستی یکی از آنها به مناطق مختلف می فرستاد، تا با تبلیغ دین آشنا گردند و اشکالات آنها اصلاح شود. پیامبر اسلام -صلی الله علیه وسلم- قرآن و سخنان خود (حدیث) را از هیچکس پنهان نمی داشت تا همه با آنها آشنا شده و قاری قرآن و راوی حدیث گردند. وبدین ترتیب نسلی را تربیت نمود که نه وابسته به یک فرد و یک گروه بود، بلکه به تعداد زیادی درمیان آنها، قاری، محدث، فرمانده، مبلغ و والی بود. بعد از رحلت پیامبر -صلی الله علیه وسلم- همین گروهی که توسط پیامبر -صلی الله علیه وسلم- تربیت یافته بودند، همچون ستارگانی درشب درخشیده و هرکدام از آنها به شهری رفته و کار ابلاغ اسلام و رسالت آنرا انجام دادند. با وجود چنین جمعیت آگاه و مجهزی، مسلماً کشته شدن یک یا چندتن از صحابه هیچ تأخیری در پیشروی اسلام در سرزمین های جدید ایجاد نمی کرد. و این اجراء برنامه ای بود که رسول خدا -صلی الله علیه وسلم- در زمان خود آنرا طراحی کرده بود و برای عادت دادن مسلمین به آن در موقع حیاتش آنرا به مرحله اجرا گذاشته بود. و این نشان می دهد که صحابه جز وارثان پیامبر -صلی الله علیه وسلم- و مجری برنامه های از پیش تعیین شده ای نبودند.
یک امت شکست ناپذیر
قرار دادن یک امت بعنوان وارث یک پیامبر فلسفهء جالبی دارد. زیرا در این صورت به هیچ وجه احتمال تحریف آن دین یا کتاب آسمانیش وجود ندارد.
وقتی که یک امت قاری قرآن و راوی حدیث باشند و تعداد کسانی که درمیان آنها برای چنین فضایلی باشند زیاد باشد، کشته شدن یا منزوی شدن هرتعداد باعث نابودی و انحراف آن دین نخواهد شد. می دانیم که وارثان عیسی (علیه السلام) ۱۲ نفر بنام حواریون بودند و برای سایر پیامبران از جمله موسی (علیه السلام) نیز جزء یک وارث مشخص وجود ندارد. این است که بعد از رحلت هر پیامبر وارث او نمی توانست ندای دین خود را بگوش انسانها در همه جا و در هر زمانی برساند. و اگر او منزوی یا زندانی می گشت یا کشته می شد، کتاب آسمانی و رسالت آن دین تحریف می گشت. و برای مردم سایر نقاط جهان امکان دسترسی به منابع دین جدید وجود نداشت. اما صحابه بعد از رحلت پیامبر -صلی الله علیه وسلم-، بعد از فتح هر شهری، برای آن شهر یک حاکم اسلامی تعیین کرده تا احکام شرع را جاری سازد و یک قاری قرآن و محدث به آن شهر فرستادند تا تازه مسلمانان شده ها را تعلیم دهد. با این شیوه بضاعت مسلمین برای ابلاغ این دین تمام نشدنی و نامحدود بود. علاوه بر آن اگر کسی در مورد قرآن کریم یا احادیث نبوی -صلی الله علیه وسلم- دچار فراموشی می شد، صدها نفر قاری قرآن و محدث دیگر بودند که جلو تحریف و خطا را می گرفتند. اینست که می بینیم حتی زمانیکه بدلیل اختلافات سیاسی، بین گروههای مسلمانان جنگ در می گرفت، در این جنگ بین آیات قرآن و احکام شرعی، مثل نحوهء نماز و زکات و غیره، هیچ اختلافی نبود و دو طرف دیگر برای تمامی دستورات مذهبی متفق القول بودند.
و این اعجاز اسلام است که درمیان بزرگترین اختلافها نیز جایی برای تفاوت نظر میان احکام اصلی دین و قرآن وجود ندارد و کسی حتی به یک آیه قرآن شک نداشته است. پیامبر اسلام در مورد رسالت صحابه می فرماید: احادیث مرا به گوش امتم برسانید، هرچند که به اندازه یک جمله کوتاه باشد.
دراینجاست که این حدیث نبوی -صلی الله علیه وسلم- به واقعیت تبدیل می شودکه:
((یاران من مانند ستارگان اند، به هرکدام که اقتدا کنید هدایت می شوید)).
یاران پیامبر از منبع و خورشید علم و فقه کسب نور کرده و هرکدام بصورت ستاره درآمده که برای تابیدن نور بر آسمان شهری، و روشنایی بخشیدن بدان کافی بودند. مردم هر شهر به یکی از صحابه و وارثان پیامبر اقتدا کردند و بدین ترتیب بود که تمامی سرزمین های اسلامی فتح شده بطور یکنواخت و هماهنگ و با سرعت به رنگ اسلام مزین شدند. هر یک از شهرهای اسلامی وارثی از پیامبر را در میان خود داشتند، تا بدین ترتیب از وجود او بهره مند شوند و او ندای اسلام را به گوش آنها برساند.
این شیوه منحصر به فرد تنها از آن اسلام می باشد که طی آن قرآن و احکام دین را از هرگونه تحریفی رهایی بخشید، و کشته شدن تعداد زیادی از اصحاب چراغ یگانگی قرآن و توسعهء دین را به خاموشی تبدیل نساخت.
کتاب / منزلت صحابه