«تلک أمة قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم و لاتسئلون عما کانوا یعملون»[سوره بقره:141-134]
«تلک أمة قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم و لاتسئلون عما کانوا یعملون»[سوره بقره:141-134]
یکی از اصول مسلم و مورد اتفاق اهل سنت جهان، محبت ورزیدن و ارادت به صحابه پیامبر و احترام گذاشتن به تک تک یاران جان برکف سرور کائنات است. صحابه پیامبرجماعتی برگزیده ومنتخب هستند که خدواند متعال آنها را برای یاری وهمراهی برترین پیامبر و خاتم رسل و نیز بر دوش گرفتن مسئولیت عظیم اشاعه و نشر دین کامل و جهانی اسلام و رساندن رسالت جاویدان آن به جهانیان برگزید.
صحابه پیامبر، آن دسته از امت رسول خدا
بودند که مسئولیت حفاظت دین و نیز تبلیغ آن به نسلهای بعدی را به نحو احسن
انجام دادند. شکی در این نیست که اگر این جماعت نسلی منتخب و برگزیده و
پسندیده نزد خداوند نبود، شریعت اسلام و این دین کامل و سالمی که به ما
رسیده است، همچون یهودیت و مسیحیت دستخوش تحریف قرار می گرفت.
حال اگر
کسی در مورد “صلاحیت” و “صداقت” صحابه، که دو بال عدالتشان به شمار می رود؛
اظهار شک و شبهه کند، بلا تردید چنین فردی در حقانیت و سلامت قرآن شک
دارد، و نیز تمام منابع و مصادر شرعی که توسط صحابه به مارسیده اند را مورد
شک و طعن قرار داده است.
آیات و احادیث متعددی در قرآن و حدیث در مناقب
و فضائل صحابه، چه بصورت عموم و چه بصورت خصوص، وارد شده است، که محبت
نسبت به این بزرگواران را بر هر مسلمانی فرض گردانیده و اعلام بیزاری از
جسارت کنندگان به ساحت پاک صحابه را به مسلمانان می آموزد. در این نوشتار
مختصر به برخی از این آیات و احادیث که دلایل اهل سنت و جماعت بر محبت
ورزیدن به صحابه رضی الله تعالی عنهم هستند، اشاره می کنیم.
پس
از آنکه حضرت علی به پیشنهاد ابوبکر و عمر رضیاللهعنهما برای خواستگاری
فاطمه خدمت رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم شرفیاف شد و از جانب وی جواب مثبت
شنید. رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم به علی رضیاللهعنه فرمود: «ای علی
برخیز و زرهات را برای تهیه جهیزیة فاطمه بفروش برسان،» حضرت علی زره را
به بازار برد و به عثمان ذیالنورین فروخت و قیمتش را به رسول خدا
صلیاللهعلیهوسلم داد. پیامبر صلیاللهعلیهوسلم مبلغی از آن پول را
به بلال داد تا برای فاطمه رضیاللهعنها عطر و غیره بخرد. و مبلغی هم به
ابوبکر صدیق داد تا برای فاطمه رضیاللهعنها لباس و لوازم خانگی بخرد، شیخ
ابوجعفر طوسی ـ از علمای شیعه ـ این واقعه را از علی کرمالله وجهه در
کتاب «امالی» نقل کرده است، گزیدهای از آن خدمت خوانندگان آورده میشود.
للهم لک الحمد کما ینبغی لجلالک و الصلوة و السلام علی حبیبک و جندک یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک.
خداوند متعال میفرمایند:
«من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر، و ما بدلوا تبدیلاً»(1)
برخی
از آن مؤمنان بزرگمردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا
بستند کاملاً وفا کردند، و برخی بر آن عهد ایستادگی کردند تا در راه
خدا شهید شدند و برخی دیگر در انتظار مقاومت هستند و عهد خود را تغییر
ندادند.
معجزه یعنی امری خارقالعاده که با سحر و شعبدهبازیها تفاوت کامل دارد
و مخصوص پیامبران است؛ سحر و شعبدهبازی اصل و حقیقت یک چیز را تغییر
نمیدهد، بلکه فقط در چشم بینندگان صورت آن چیز تغییر میکند؛ چنانکه قرآن
کریم در بیان داستان حضرت موسی علیهالسلام و جادوگران فرعون چنین
میفرماید: «فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ النَّاسِ» چشمهای مردم
را جادو کردند زمانی که ریسمانهایشان در انظار مردم به مارهایی تبدیل شد؛
اما عصای حضرت موسی حقیقتاً به امر الله تعالی به اژدهایی بزرگ تغییر شکل
داد و همین امر جادوگران را متوجه ساخت که کار موسی علیهالسلام جادو و سحر
نیست، بلکه حقیقت است؛ لذا ایمان آوردند.
خداوند متعال هرگاه پیامبری را به منطقه و نقطهای از این کره خاکی فرستاده
است، همراه با آیات و احکام، معجزاتی، البته مطابق با نیاز و زمان منطقه،
نیز به آنان عنایت کرده است تا دلیلی بر حقانیت آنها باشد و مردم درک کنند
که آنان از جانب الله تعالی فرستاده شدهاند.